آنکه ظاهری نیک و باطنی بد دارد منافق: این عزیزان در لباس گرگ میشی میکنند یوسفم یوسف بسی زین گرگ میشان دیده ام. (سالک یزدی) یا گرگ میش شدن (هوا)، تاریک وروشن شدن هوا
آنکه ظاهری نیک و باطنی بد دارد منافق: این عزیزان در لباس گرگ میشی میکنند یوسفم یوسف بسی زین گرگ میشان دیده ام. (سالک یزدی) یا گرگ میش شدن (هوا)، تاریک وروشن شدن هوا
کنایه از معشوق جفا و ستم کننده و آزار رساننده باشد. (برهان) (آنندراج). مست طافح: یوسف روز جلوه کرد از دم گرگ و میکند یوسف گرگ مست ما دعوی روزپیکری. خاقانی (دیوان ص 326). مؤلف آنندراج گوید: ’جناب خان آرزو میفرمایند معشوق را گرگ مست گفتن به این معنی و به این اسلوب بسیار نامناسب است. در این صورت لفظ شیرمست مناسب است’. (آنندراج)
کنایه از معشوق جفا و ستم کننده و آزار رساننده باشد. (برهان) (آنندراج). مست طافح: یوسف روز جلوه کرد از دم گرگ و میکند یوسف گرگ مست ما دعوی روزپیکری. خاقانی (دیوان ص 326). مؤلف آنندراج گوید: ’جناب خان آرزو میفرمایند معشوق را گرگ مست گفتن به این معنی و به این اسلوب بسیار نامناسب است. در این صورت لفظ شیرمست مناسب است’. (آنندراج)
تاریک و روشن. و این ترکیب در مورد هوا بکار میرود. - گرگ و میش بودن هوا، تاریک و روشن بودن هوا. - امثال: گرگ و میش با هم از یکجا آب میخورند، عدل و امنی به کمال است: و شهر غزنین چنین شد که بمثل گرگ و میش همی آب خورد. (زین الاخبار گردیزی). رجوع به امثال و حکم دهخدا ج 3 از ص 1302 ببعد شود
تاریک و روشن. و این ترکیب در مورد هوا بکار میرود. - گرگ و میش بودن هوا، تاریک و روشن بودن هوا. - امثال: گرگ و میش با هم از یکجا آب میخورند، عدل و امنی به کمال است: و شهر غزنین چنین شد که بمثل گرگ و میش همی آب خورد. (زین الاخبار گردیزی). رجوع به امثال و حکم دهخدا ج 3 از ص 1302 ببعد شود
چیزی است مانند زاج زرد و به عربی رهج الفار و سم الفار و تراب الهالک خوانند. (برهان). ترجمه سم الفار که دوائی است کشندۀ موش. (آنندراج). چون نمک بی مزه سنگی است که زهر است ویژۀ موش را. داروی موش. شک. رهج الفار. هالوک. هاکول. حرفقان. زرنی. زرنیخ. زرنیق. زرنیخ سفید. ارسانیسوس. اکسید سفیدرنگ ارسنیک را گویند که در اصطلاح شیمی به نام انیدرید ارسنیو خوانده میشود. فرمول شیمیائیش As2O3 میباشد. سم بسیار شدیدی است که جهت از بین بردن موش مواد غذائی را با آن مخلوط کنند و در سوراخ موش گذارند، موشها پس از خوردن سم به فاصله کمی تلف میشوند، کنایه از مادۀ مخدر از قبیل بنگ و غیره است و در بیت ذیل ممکن است کنایه از شراب باشد: بیا ساقی آن دشمن هش بیار از آن مرگ موش خردکش بیار. ملافوقی یزدی (آنندراج). - مرگ موش عملی، اسم فارسی دیگ بردیگ است. (فهرست مخزن الادویه). و آن زرنیخ و آهک و زنجار و زیبق است که مجموع را سائیده در دو دیگ مضاعف تصعید کنند و آن از جملۀ سمومات قویه و تند است. (از تحفۀ حکیم مؤمن). - مرگ موش کانی، اسم فارسی شک است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به شک شود
چیزی است مانند زاج زرد و به عربی رهج الفار و سم الفار و تراب الهالک خوانند. (برهان). ترجمه سم الفار که دوائی است کشندۀ موش. (آنندراج). چون نمک بی مزه سنگی است که زهر است ویژۀ موش را. داروی موش. شک. رهج الفار. هالوک. هاکول. حرفقان. زرنی. زرنیخ. زرنیق. زرنیخ سفید. ارسانیسوس. اکسید سفیدرنگ ارسنیک را گویند که در اصطلاح شیمی به نام انیدرید ارسنیو خوانده میشود. فرمول شیمیائیش As2O3 میباشد. سم بسیار شدیدی است که جهت از بین بردن موش مواد غذائی را با آن مخلوط کنند و در سوراخ موش گذارند، موشها پس از خوردن سم به فاصله کمی تلف میشوند، کنایه از مادۀ مخدر از قبیل بنگ و غیره است و در بیت ذیل ممکن است کنایه از شراب باشد: بیا ساقی آن دشمن هش بیار از آن مرگ موش خردکش بیار. ملافوقی یزدی (آنندراج). - مرگ موش عملی، اسم فارسی دیگ بردیگ است. (فهرست مخزن الادویه). و آن زرنیخ و آهک و زنجار و زیبق است که مجموع را سائیده در دو دیگ مضاعف تصعید کنند و آن از جملۀ سمومات قویه و تند است. (از تحفۀ حکیم مؤمن). - مرگ موش کانی، اسم فارسی شک است. (فهرست مخزن الادویه). رجوع به شک شود
درختچه ای است از جنس لیسیوم که سه گونۀ آن در ایران نام برده شده است: 1- بارباروم که در نقاط خشک جنگل های کرانۀ دریای مازندران میروید و گرگ تیغ خوانده میشود. 2- روتانیکوم که در شوره زارهای مردآباد (جنوب کرج) دیده شده است و آن را قورت تیکان یعنی گرگ تیغ میخوانند. 3- تور کمانیکوم که در نقاط خشک کوهستانی البرز نزدیک جنگل میروید. گرگ تیغ درختچه ای است زینتی که دارای گلهای بنفش پشت گلی، زرد و یا سفید است و در خاکهای سبک و خشک در کنار جنگلها میروید. (جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 267 و 268)
درختچه ای است از جنس لیسیوم که سه گونۀ آن در ایران نام برده شده است: 1- بارباروم که در نقاط خشک جنگل های کرانۀ دریای مازندران میروید و گرگ تیغ خوانده میشود. 2- روتانیکوم که در شوره زارهای مردآباد (جنوب کرج) دیده شده است و آن را قورت تیکان یعنی گرگ تیغ میخوانند. 3- تور کمانیکوم که در نقاط خشک کوهستانی البرز نزدیک جنگل میروید. گرگ تیغ درختچه ای است زینتی که دارای گلهای بنفش پشت گلی، زرد و یا سفید است و در خاکهای سبک و خشک در کنار جنگلها میروید. (جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 267 و 268)
یکی از گونه های فیل زهره (دیو خار) است که بصورت درختچه میباشد و در اراضی شوره زار نواحی معتدل میروید (در ایران در اطراف دریاچه رضائیه و مرد آباد کرج فراوانست) المز
یکی از گونه های فیل زهره (دیو خار) است که بصورت درختچه میباشد و در اراضی شوره زار نواحی معتدل میروید (در ایران در اطراف دریاچه رضائیه و مرد آباد کرج فراوانست) المز